جدول جو
جدول جو

معنی دل پرداز - جستجوی لغت در جدول جو

دل پرداز(زَ اَ)
که دل بدان سرگرم و متوجه باشد. خالی کننده دل از غم. تهی کننده دل از غم. تسلی دهنده دل:
گهی در گوش دلبر راز گفتن
گهی غمهای دل پرداز گفتن.
نظامی.
ازین اندیشه لختی بازمی گفت
حکایتهای دل پرداز می گفت.
نظامی.
من شرح دل پرداز خود برخی فرستم پیش تو
لیکن تو کمتر می کنی گوشی به دل پرداز من.
اوحدی.
اگر غافل نشد جان تو از عشق
ز دل پرداز او برخوان نشیدی.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
دل پرداز
خالی کننده دل از غم
تصویری از دل پرداز
تصویر دل پرداز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غزل پرداز
تصویر غزل پرداز
غزل سرا، غزل گو، غزل خوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غم پرداز
تصویر غم پرداز
غم پردازنده، زداینده و دورکنندۀ غم، غم کاه، غم زدا، برای مثال نه آن غم را زدل شایست راندن / نه غم پرداز را شایست خواندن (نظامی۲ - ۱۹۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل گداز
تصویر دل گداز
گدازندۀ دل، ملال آور، اندوه آور
فرهنگ فارسی عمید
(بَ شَ شِ)
غزل سرا. غزلباف. غزل گو. غزلخوان
لغت نامه دهخدا
(بُ کَ)
آنکه غم را بزداید. دورکننده غم. غم زدا. غمکاه. غمگسار:
ملک دانسته بود از رأی پرنور
که غم پرداز شیرین است شاپور.
نظامی.
نه آن غم را ز دل شایست راندن
نه غم پرداز را شایست خواندن.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ پَ)
نامی که در اطراف رشت به اوجا دهند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غزل پرداز
تصویر غزل پرداز
غزلسرا، مطرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غم پرداز
تصویر غم پرداز
آنکه غم را بزداید غم زدای غمکاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غزل پرداز
تصویر غزل پرداز
((~. پَ))
غزل سرا، مطرب
فرهنگ فارسی معین
غزل ساز، غزلسرا، غزل گو
فرهنگ واژه مترادف متضاد